شعر در مورد تخت سلیمان
شعر در مورد تخت سلیمان ,شعر درباره تخت سلیمان,شعر برای تخت سلیمان,شعر در باره تخت سلیمان,شعر با تخت سلیمان,شعر درمورد تخت سلیمان,شعر با کلمه تخت سلیمان,شعر با کلمه ی تخت سلیمان,شعری در مورد تخت سلیمان,شعری درباره تخت سلیمان,شعر درباره ی تخت سلیمان,شعر کودکانه در مورد تخت سلیمان,شعر مفهومی در مورد تخت سلیمان,شعرهای کودکانه در مورد تخت سلیمان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تخت سلیمان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تکابم مهد با نامو نشانم
گران گنجی ز عهد باستانم
به دامن پرورانم پاکبازان
ز نام پاک آنان جاودانم
شعر در مورد تخت سلیمان
هنرمندوهنررا زادگاهم
هنرجورا چو مادر مهربانم
به اهل فضل و تقوا مسکنم من
همان معرفت را آشیانم
شعر درباره تخت سلیمان
جوانان رشید کردو ترکم
چو خونندو توان در جسم و جانم
در آغوشم چو گل خفته شهیدان
که ((بل احیا))بودورد زبانم
شعر برای تخت سلیمان
به آذربایجان از شرق تا غرب
زمین نام است و در آذر بجانم
نشان برقدمتم تخت سلیمان
ویا شیز است و آتشفشانم
شعر در باره تخت سلیمان
ز فرق عارفین ایوب انصار
همیشه سربلندو شادمانم
ساری قورخان،چملی گل،کرفتو
که من خوش منظراز اینها ندارم
شعر با تخت سلیمان
سفر کرده به آثارم نظر کن
که روشن جام گویا از جهانم
به نعمت های بی حدی که دارم
له الملک له الحمدش بخوانم
شعر درمورد تخت سلیمان
تکاب ای مهد با نام و نشانم
گران گنجی زعهد باستانم
نگر بر خطه زرخیز ایران
نهان اندر دلش تخت سلیمان
شعر با کلمه تخت سلیمان
بر پشت باد همچو سلیمان نهاد تخت
وآنگه به تخت همچو سلیمان مقام کرد
تا بسته بود چون کره خاک بدگران
چون باز شد چو گنبد گردون خرام کرد
شعر با کلمه ی تخت سلیمان
کو آصف جم گو بیا ببین
بر تخت سلیمان راستین
پیشش بدل دیو و دام و دد
درهم زده صفهای حور عین
شعری در مورد تخت سلیمان
همچو مور از پایه تخت سلیمان گشته دور
هم به یاد او سوی تخت سلیمان می رویم
یعنی از خاک حریم شاه سوی ملک فارس
ز اقتضای گردش گردون گردان می رویم
شعری درباره تخت سلیمان
راه مخلوقان گیری و نیندیشی هیچ
دیو بر تخت سلیمان چو سلیمان نشود